هفت وادی عشق
قسمت پنجم
ادامه ی داستان منطق الطیر
هدهد پاسخ میدهد: اینقدر بازیگوش و حقیر نباش. تو هم قدم در این راه بگذار؛ هر بلائی سر دیگران آمد سر تو هم میآید. »
بعد از آن هر پرندهای عذری میآوردکه هدهد هیچکدام را نمیپذیرد و پاسخها و جوابهای فراوان میدهد. عاقبت همهی مرغان با هم میگویند: آخر ما پرندگان ضعیف و ناتوان چطور میتوانیم به جایگاه دوردست سیمرغ برسیم. ما تناسبی با هم نداریم. او چون سلیمان است و ما مورچگان حقیر. رفتن بهدنبال او از تاب و توان ما بیرون است. »
هدهد جواب میدهد: این ترس و تردید را کنار بگذارید که کار عاشقی با ترس سازگار نیست. هرکسی چشمش به روی عشق گشوده شود شجاع و بیپروا میگردد. ما مرغان سایهای از وجود سیمرغیم و بی وجود او هیچیم. اگر دلتان را چون آینه پاک و صاف کنید؛ جمال نورانی سیمرغ را میبینید. »
هنگامی که همهی مرغان تصمیم به حرکت میگیرند از او میپرسند: این راه چگونه است و چطور باید آن را طی کنیم؟ » هدهد میگوید: اول اینکه نباید ترس ار دست دادن جانتان را داشته باشید. کسی که عاشق شد با جان و کفر و ایمان سر و کار ندارد. عشق بالاتر از کفر و ایمان است. عشق باید همراه تحمل درد و رنج باشد. فرشتگان عشق دارند اما درد ندارند. به همین خاطر برگزیدگان الهی بهتر از فرشتگان هستند. برای شروع این راه باید شجاع و بیباک بود. »
همهی پرندگان برای حرکت همدل و متحد میشوند و برای رهبری خود قرعه میزنند. قرعه بسیار بهجا بهنام هدهد میافتد. پس همگی دل به فرمان او مینهند و تاج سروری بر سرش میگذارند. صدهزار پرنده به حرکت درمیآیند و با فریاد بلندی پرواز را شروع میکنند. در مسیر حرکتشان هیچ جنبندهای نیست. آنان با تعجب علتش را میپرسند. هدهد جواب میدهد: بهخاطر فریاد و هیبت شما، راه از بیگانگان خالی شده است.»
در راه از سختی و هولناکی مسیر، پرندگان خسته و خونینبال میشوند و هرچه میروند به جائی نمیرسند و پایان راه پیدا نیست. عاقبت مرغان از خستگی و ترس متوقف میشوند و بهدور هدهد گرد میآیند و میگویند: تو دانای راهی و از همه پرتجربهتری، هرکدام از ما مشکلی داریم یا جویای پاسخ سؤالی هستیم. بهتر است اینجا توقف کنی تا ما سؤالات خود را بپرسیم. »
هدهد پاسخ میدهد: این برتری را من از یک نظر الهی بهدست آوردم. این مقام ازطاعت و عبادت بهدست نمیآید که ابلیس هم بسیار عبادت کرد و اگر کسی گوید طاعت لازم نیست هم سخنی کفرآمیز است. پس تو باید طاعت و عبادت بسیار بهجا آوری و به آن مغرور نشوی. چون عمری به طاعت بهسر بردی ممکن است لایق نظر لطف الهی شوی.
ادامه دارد……
منطق الطیر عطار هفت وادی عشق قسمت نهم
هفت وادی عشق قسمت هشتم
هفت وادی عشق قسمت هفتم
,راه ,هم ,میدهد ,هدهد ,عشق ,میدهد ,میشوند و ,این راه , این ,همهی مرغان
اشتراک گذاری در تلگرام
درباره این سایت