محل تبلیغات شما
هفت وادی عشق
قسمت چهارم

ادامه ی داستان منطق الطیر

بازپرنده‌ی شکاری) جلو می‌آید و سینه سپر کرده و می‌گوید: جایگاه من دست پادشاه است. تربیت می‌شوم تا در خدمت سلطان باشم و به همراه او به شکار بروم. من به غذائی که از دست شاه می‌خورم راضیم و احتیاجی به پیمودن راه سخت و دشوار رسیدن به سیمرغ را ندارم.»

هدهد او را سرزنش می‌کند که: این شاهان، سلطان واقعی نیستند. پادشاه حقیقی کسی است که بی‌همتا باشد و کاری خلاف وفاداری و مدارا از او سرنزند. این شاهان دروغین در هر کشوری باشند؛ نزدیکی به آنان بیش از سود و منفعت مایه‌ی خطر و مصیبت است. اگر می‌خواهی در محضر فرمانروای حقیقی باشی باید به آستان سیمرغ بیائی. »

سپس بوتیمار(نوعی پرنده‌ی دریائی) می‌گوید: ای مرغان مرا به حال خود را رها کنید. لب دریا برای من بهترین جاست و آزارم به کسی نمی‌رسد. من غمگین و دردمند بر لب دریا می‌نشینم و با این‌که تشنه و مشتاق یک قطره آبم، جرئت نمی‌کنم قطره‌ای از آن بنوشم. چون می‌ترسم آب دریا کم شود. من عاشق دریا هستم و همین عشق مرا بس است. مرا که دل‌بسته‌ی یک قطره آبم را با سیمرغ چکار؟»

هدهد جواب می‌دهد: دریا لیاقت عشق تو را ندارد. دریا پر از نهنگ و جانور است. گاهی تلخ است و گاهی شور. گاهی آرام است گاهی پرموج. این چنین دریای ناپایدار و متلاطم وفائی در عشق ندارد و حتی به عاشقش نیز رحم نمی‌کند و اگر از آن دور نشود غرقش می‌کند. دریا خودش هم  از عشق دیگری سر تا پا موج و خروش است. دریا آرامشی ندارد که به تو بدهد. به دریا قانع نشو که چشمه‌‌ای از کوی سیمرغ است. »

کوف (جغد) می‌گوید: : من عاشق ویرانه و گنجم. در خرابه منزل می‌گیرم به امید این‌که گنجی بیابم. عشق سیمرغ چیزی جز افسانه نیست که هیچ عاقلی خودش را برای آن به زحمت نمی‌اندازد. »

هدهد نیز می‌گوید: گیرم که گنج را هم به‌دست آوردی؛ گنج که عمرت را برای آن تلف می‌کنی به چه دردت می‌خورد. گنج‌پرستی و پول‌دوستی حاصلی جز کفر ندارد. »

صعوه (گنجشک) جثه‌ی کوچک و پر و بال ضعیفش را بهانه می‌کند و می‌گوید: پرنده‌ی ضعیفی مثل من کجا می‌تواند به بارگاه سیمرغ برسد او آن‌قدر عاشق و مشتاق دارد که در مسیر عشق او جز مرگ چیزی نصیببم نمی‌شود. به عذر ناتوانی مرا از این کار معاف کنید. »

هدهد پاسخ می‌دهد: این‌قدر بازیگوش و حقیر نباش. تو هم قدم در این راه بگذار؛ هر بلائی سر دیگران آمد سر تو هم می‌آید. »

پایان قسمت چهارم
ادامه دارد………

منطق الطیر عطار

هفت وادی عشق قسمت نهم

هفت وادی عشق قسمت هشتم

هفت وادی عشق قسمت هفتم

دریا , ,عشق ,سیمرغ ,می‌گوید ,مرا ,می‌گوید ,و می‌گوید ,از آن ,و مشتاق ,می‌دهد

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

شرکت ابداع سازه تحلیل تکنیکال سهام آستان مقدس سید هاشم وسیدمحتشم لشکان پایگاه اطلاع رسانی ستاد مردمی رهپویان صلح و عدالت CnAutotool mitreturtio دست نوشته هایی برای بانو جان انشا تو انشا دانلود تحقیق رایگان چلچراغ